برپهنه گسترده گیتی ودرمحل تلاقی خاورمیانه با سرزمین عجایب (هند)، قومی به سرمی برد که کمترکسی دردنیا با آن آشناست. قدمت تاریخی این قوم و زمان استقرارش دراین منطقه محروم طبیعی دقیقا مشخص نبوده و اینکه چه جبری او را واداربه سکونت دراین مثلث خشک وخشن نموده برای کسی روشن نیست اما دو مشخصه (زبان ولباس مشترک) همچون تابلو راهنمایی هرکسی رابا واژه بلوچ مانوس می کند که این دو نشانه، بازمانده  دوران باستان وفرهنگ اصیل ایرانی هستند.

      این قوم که درطول تاریخ فرازونشیب های بسیاری را پشت سرگذاشته ، درجهان امروز نیز ناکام و سرگردان همچون درعالم برزخ است . بلوچ (baloch ) این واژه زیبا که قومی نجیب آن رابه اسم خود ثبت کرده ، دارای ویژگیهای فرهنگی واجتماعی فوق العاده ویژه ای است که بندرت می توان نظیر آن رادرکره زمین پیدا کرد وخصوصیاتی چون غیرت ،بردباری، مردانگی، مهمان نوازی ،وفاداری ودهها صفت پسندیده دیگر زینت بخش این انسانهای مظلوم در طول تاریخ بوده است.

     به تعبیر یکی ازبزرگان، اصطلاح بلوچ به تفکیک حروف وبه ترتیب یعنی «بهادر، لایق ، وفادار وچالاق » نیزمعنا پیدا می کند. بلوچ درکلیت موضوع به کلیه افرادی اطلاق می شود که دو مشخصه زبان ولباس را باخود همراه داشته و دارند ،اما درحقیقت بلوچ اصیل چیزی فراتراز این ها نیز باخود همراه دارد که آن «غیرت » است چون عزت بلوچ درغیرتش نهفته است.

    بلوچ درطول تاریخ همیشه مورد تهدید دشمنان داخلی وخارجی بوده وچه بسا ازدرون بیشتر ازبیرون مورد بی مهری قرارگرفته وبه قول معروف « این خاک که برسرماست حاصل اعمال ماست». اختلاط اقوام دیگر با بلوچها وتاثیرگذاری آنها بربلوچها تهدیدی جدی درطول تاریخ بوده وچه بسا بلوچها، میزبانی خوب برای این بیگانگان بوده وآنها راتغذیه کرده اند.